سلام عشقا همونطور که در جریانید مرض پارت گذاری گرفتم و تقریباً هر روز پارت داریم😁.....و پارت👇👇👇
#آوا
_خانم چرا داد میزنید ناسلامتی اینجا دادگاههها😐
+آ..اقای قاضی شوخی میکنید دیگه؟؟
_نه خانم مگه من با شما شوخی دارم😐
+وایی خدا میگم من عقلمو از دست دادم نَگین نهای هواااررر خدا روانی شدم رفت
همون لحظه در با شتاب باز شد خشکم زد نه نه من خوابم چشمامو باز و بسته کردم و مطمئن شدم که بیدارم یه لحظه پاهام سست شد فاتحه ستون فقراتم و خوندم که یهو افتادم تو یه اغوش گرم یه صدای مهربون و مردونه گفت
® خواهری اذیتت که نکردن چی شد؟؟
+نه تو برادر من نیستی من فقط دوتا برادر داشتم که فوت شدن میفهمییی؟؟
®آو...
+اسم منو نیار به منن دستتت نزن برو دنبال کارت چرا برام سند گذاشتی نمیخوامم نه سندتو نه خودتو من تنها کسی که تو این دنیا دارم کاتریناس هیچ کس دیگهای رو هم نمیخوام
_خانم چه خبرتونه اقایهادیان لطفا خواهرتونو اروم کنین این چه وضعشه دادگاه و گذاشتین رو سرتون
+اوووون داداش من نیست اقای قاضیییی
_خیل خب باشه باشه داداشتون نیست لطفاً مشکلاتتون رو بیرون حل کنین
®چشم اقای قاضی
دستمو گرفت و به کاترینا اشاره زد دنبالمون بیاد
+ولم کنننن ولم کن گازت میگیرما
و یه گاز محکم از بازوش گرفتم که آخش به هوا رفت و با صدای بغض آلودش گفت
®چرا گاز میگیری چون سند گذاشتم آزادت کردم؟؟
یه لحظه بغضم گرفت راست میگفت این بیچاره چه گناهی کرده به جای اینکه ازش تشکر کنم بازوشو گاز گرفتم😐ولی باید میفهمیدم رهامهادیان چه نسبتی با من داره
+ببخشید،بابا حداقل دستمو ول کن کندیش معلول جسمیکه نیستم خودم میام دیگه😐
دستمو ول کرد سه نفری رفتیم بیرون سمت یه ماشینی توقف کرد در جلو رو برای من باز کردو در عقب و برای کاترینا اشاره زد که سوار شیم کاترینا خواست سوار شه که دستشو گرفتم و کشیدم سمت خودم
+وایسا ببینم اصلا تو کی هستی چرا باید سوار ماشین تو شیم؟؟
®خب من رهامهادیانم ۲۹ ساله از تهران خواننده ماکان بند
+هر هر بامزه اینو که خودمم میدونم منظورم اینه که نسبتت با ما چیه چرا تو دادگاه الکی گفتی داداشتم
®الکی نگفتم مدرک دارم😏
شناسنامشو از تو جیب شلوارش در آوردو نشونم داد
کاترینا که تا اون موقع از تعجب هیچ حرفی نزده بود با مسخرگی گفت
×بیااین بی دنگ میدنگه آخه کی شناسنامشو تو جیب شلوارش میزازه
+ببند یه لحظه کاترینا
شناسنامه رو از دستش گرفتم چی!!! نه نه امکان نداره اسم من به عنوان خواهر تو شناسنامش بود
+ی..یعنی تو برادر منی؟؟
با سر تایید کرد اومد سمتم و منو گرفت تو بغلش انقدر گریه کردم صدام گرفته بود
+چ..چطور ممکنه توضیح بده تورو خدا
®ببین تا چند سال پیش اوضاع مالی ما این نبود مامان بابا توان این و نداشتن ک خرج هم من هم تو هم پرهام و بدن برای همین ت..تورو دادن به یه خانواده دیگه فقط بخاطر خودت چون نمیخواستن اذیت بشی از رو مجبوری وقتی تو بدنیا اومدی من ۱۱سالم بود نمیتونستم مقاومت کنم چون زورشو نداشتم و..ولی الان اومدم تا برات برادری کنم
+آخه
®آخه و اما و اگر نداره دیگه نمیزارم کسی اذیتت کنه میخوام جبران همه این سالهارو بکنم خواهری😍
باشهای زیر لب گفتم رو نوک پام وایسادم ولی بازم قدم بهش نمیرسید -_____-
وقتی اوضاع و دید خودشو خم کرد دم گوشش گفتم
+ر..رهام کاترینا چی اون..اون از بچگی هوامو داشته من به گردنش حق دارم:)
®خب اشکال نداره کاترینا هم باهامون میاد،،،کاترینا کاترینا بیا سوار شو دیگه
جان؟ کاترینا؟ از کاترینا خانم به کاترینا-____-
+اهم
®چیز یعنی کاترینا خانم
+حالا شد
........
+رهام حالا کجا میخوایم بریم؟؟
®استودیو
.......
+، ×س..سلام
همه سلام کردن و نشستیم
همه با مهربونی حرف میزدن و راجع به گذشته میپرسیدن
ولی امیر یه طوری رفتار میکرد انگار طلب باباشو داره
&یاشار:خب اوا خانم مشتاق دیدار هر چی باشه خواهر رهاممونی:)
+خیلی ممنون شما لطف دارید از آشنایی با همگی خوشبختم
&خب از این به بعد کاترینا خانم و اوا خانم پیش ما هستن
_بیخود من مخالفم...و بلند شد و رفت-___-
خب دوستان پارت چطور بود؟
رفتار امیر چطور بود😐😂😂
با نظراتتون دلگرممون کنید که فردا هم پارت داشته باشیم